مجموعه اشعار یدالله ...نویسنده: یدالله رویاییاین کتاب را ببینیدخریدآن زمان كز لب دریای غروب | آب نوشد به فراغت خورشید | در طربخانه بزم ملكوت | دامن عشوه ببافد ناهید | روز پا در گل شب مبهم ومات...
مجموعه اشعار یدالله ...نویسنده: یدالله رویاییاین کتاب را ببینیدخریدآن زمان كز لب دریای غروب | آب نوشد به فراغت خورشید | در طربخانه بزم ملكوت | دامن عشوه ببافد ناهید | روز پا در گل شب مبهم ومات...
گاه باید خود را گم کرد | چون نجابت | که در کوچه پس کوچههای این شهر دستبهدست میگردد. رضا صالحی مهربان | باد با لباس آبی
صفحه اصلی / شعــــــــــــــــر / شعــــــــــــــــر مجموعه اشعار اسماعیل شاهرودینویسنده: اسماعیل شاهرودی شعــــــــــــــــر ناشر: انتشارات نگاه، ناکجاتاریخ انتشار: 1390416 صفحهاین کتاب را بخرید خرید نسخه الکترونیک از ناکجا 12,99€ نسخه چاپی کتاب از ناکجا 23,90€ نسخه الکترونیک از گوگل 12,99€ خلاصه کتابحکایتی از کتاب نظرات شماخلاصه کتابزمان با پنجههای زهرآگینش به زنجیرم کشانید. نگاهم مات رقص گرمناک آرزوها بود. ز ساغرهای امید ظفرمند به کام تشنگان زندگی میچکانیدند. من اما در شتاب خود بهجا، خاموش دچار مستی جام تلاش خویش بودم. چنان بودم که در هر رهگذر (هر جا گذشتم)، دل بیگانگان را سوخت رنج من، تلاش من، شتاب من. رسید آخر که رنج تن بپوشانم به شادیهای هستی. چند برگ از این کتاب را اینجا در گوگل بوکز بخوانید. حکایت این کتاب بخشی از کتاب "مجموعه اشعار اسماعیل شاهرودی"وسوسه گرد آیینهام که میسترد؟ ناگهانم که میجهد بر دوش؟ نرمنرمک به در که میکوبد؟ پیهسوزم که میکند خاموش؟ سوی خلوتگهم که میآید؟ وندرین سردنا، که میپاید؟ که به دریا کنار خاطرهام شادمان از غریو توفان است؟ به امید شکیب پا بر جام که ز آیندهاش گریزان است؟ ز آتش شکوهام که ... نظرات شمابرای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویتنظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد. با تشکر از همین گونه در خانهام ایستاده بودم و منتظر بودم باران بیاید ژان لوک لاگارس روایت عاشقانهای از مرگ در ماه اردیبهشت محمد چرمشیر مردن به زبان مادری روجا چمنکار سنگهای نُه ماهه روجا چمنکار با خودم حرف میزنم روجا چمنکار وردی که برهها میخوانند رضا قاسمی از همین نویسنده ویران سراییدن اسماعیل شاهرودی از همین ناشر مجموعه اشعار ناظم حكمت (كجاست دستان تو) ناظم حکمت خزه هربر لوپوریه مرگ کسبوکار من است روبرت مرل در جستجوی نان ماکسیم گورکی
صفحه اصلی / شعــــــــــــــــر / شعــــــــــــــــر مجموعه اشعار اسماعیل شاهرودینویسنده: اسماعیل شاهرودی شعــــــــــــــــر ناشر: انتشارات نگاه، ناکجاتاریخ انتشار: 1390416 صفحهاین کتاب را بخرید خرید نسخه الکترونیک از ناکجا 12,99€ نسخه چاپی کتاب از ناکجا 23,90€ نسخه الکترونیک از گوگل 12,99€ خلاصه کتابحکایتی از کتاب نظرات شماخلاصه کتابزمان با پنجههای زهرآگینش به زنجیرم کشانید. نگاهم مات رقص گرمناک آرزوها بود. ز ساغرهای امید ظفرمند به کام تشنگان زندگی میچکانیدند. من اما در شتاب خود بهجا، خاموش دچار مستی جام تلاش خویش بودم. چنان بودم که در هر رهگذر (هر جا گذشتم)، دل بیگانگان را سوخت رنج من، تلاش من، شتاب من. رسید آخر که رنج تن بپوشانم به شادیهای هستی. چند برگ از این کتاب را اینجا در گوگل بوکز بخوانید. حکایت این کتاب بخشی از کتاب "مجموعه اشعار اسماعیل شاهرودی"وسوسه گرد آیینهام که میسترد؟ ناگهانم که میجهد بر دوش؟ نرمنرمک به در که میکوبد؟ پیهسوزم که میکند خاموش؟ سوی خلوتگهم که میآید؟ وندرین سردنا، که میپاید؟ که به دریا کنار خاطرهام شادمان از غریو توفان است؟ به امید شکیب پا بر جام که ز آیندهاش گریزان است؟ ز آتش شکوهام که ... نظرات شمابرای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویتنظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد. با تشکر از همین گونه در خانهام ایستاده بودم و منتظر بودم باران بیاید ژان لوک لاگارس روایت عاشقانهای از مرگ در ماه اردیبهشت محمد چرمشیر مردن به زبان مادری روجا چمنکار سنگهای نُه ماهه روجا چمنکار با خودم حرف میزنم روجا چمنکار وردی که برهها میخوانند رضا قاسمی از همین نویسنده ویران سراییدن اسماعیل شاهرودی از همین ناشر مجموعه اشعار ناظم حكمت (كجاست دستان تو) ناظم حکمت خزه هربر لوپوریه مرگ کسبوکار من است روبرت مرل در جستجوی نان ماکسیم گورکی
بخشی از کتاب "مجموعه اشعار اسماعیل شاهرودی"وسوسه گرد آیینهام که میسترد؟ ناگهانم که میجهد بر دوش؟ نرمنرمک به در که میکوبد؟ پیهسوزم که میکند خاموش؟ سوی خلوتگهم که میآید؟ وندرین سردنا، که میپاید؟ که به دریا کنار خاطرهام شادمان از غریو توفان است؟ به امید شکیب پا بر جام که ز آیندهاش گریزان است؟ ز آتش شکوهام که ...
بخشی از کتاب "مجموعه اشعار اسماعیل شاهرودی"وسوسه گرد آیینهام که میسترد؟ ناگهانم که میجهد بر دوش؟ نرمنرمک به در که میکوبد؟ پیهسوزم که میکند خاموش؟ سوی خلوتگهم که میآید؟ وندرین سردنا، که میپاید؟ که به دریا کنار خاطرهام شادمان از غریو توفان است؟ به امید شکیب پا بر جام که ز آیندهاش گریزان است؟ ز آتش شکوهام که ...
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر