بگذار تجربه کنم که طرح پیکرت را فرو بریزم و با هیئتی جدید بنویسمت. ابوتراب خسروی | کتاب ویران |
پنهان
آنهایی را که از غصه نمیمیرند، یا سرشان را هنوز با خاکستر نمیپوشانند، یا در کوهستان میروند و خود را زیر شاخهها پنهان میکنند، آنها را، بیدرنگ، داوری میکنند، و آخر چرا آنها را داوری میکنند اگر نمیخواهند محکومشان کنند ؟
او نیست که به من تکیه زده بلکه این من هستم که پشت او پنهان شدهام.
من | تمام خطوط دنیا را | در چشمانم پنهان کردهام | تا از نگاه متعجب کفبینها | دلم خنک شود.