دختر جوانی با اصرار خانواده و بدون علاقه با مردی ازدواج میکند. شوهرش مردی بدگمان به همه چیز است. زن از زندگیاش با شوهرش راضی نیست تا اینکه باردار میشود و شوهرش متوجه میشود که بچه دختر است، از زن میخواهد که بچه را سقط کند، زن بچه را سقط میکند و بعد درخواست طلاق میدهد. ماجرا را برای خانوادهاش تعریف میکند، خانواده ابتدا او را حمایت میکنند ولی بعد از طلاق گرفتنش از او میخواهند که رجوع کند ...
نظرات شما
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید : - ورود - عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر