شعری شبیه تو مینویسم
قدم بزند بر سفیدی کاغذها
بخندد یکخطدرمیان
خیس کند صورتم را
دست بکشم بر قطرهها و قوسها و نقطههاش
شعری شبیه تو مینویسم
بخواهد بلندبلند بخوانمش هربار
چاپش کنم هر جا
برایش کف بزنند و باز
بخندد یکخطدرمیان
شعری شبیه تو مینویسم
شبها نفس بکشد از من
سرما که میخورد بدخُلقی کند
نوازشش که کنم عاشقم کند
چشم که میبندم مرورش کنم و هربار
بخندد یکخطدرمیان
مینویسمت آنقدر که نقطه بباری
بر این خطوط
شروع من باشی و شبیه شعر
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر