ما که مادر نداشتیم | زلزله بود | که گهوارهمان را تکان میداد علی عبدالرضایی | زخم باز |
خلاصه کتاب
نقد
جملات منتخب
جهان سرمازده به شعر برگردد
من از سرزمینهای بکر | خستهترم
بغلم کن و از آتش دهانت عبورم بده
به مسیرهای دور | عادت میکنم
تو مثل خواب بعد از شکنجه میچسبی به تن
هر شش ثانیه | یکبار به قلاب تو گیر میکنم | هر شش ثانیه یکبار | مرا از آبی گلآلود میگیری
درد را هر کجای من که بگذاری از چشمم بیرون میزند
دستی تکاندهندهتر از دستان سرزمینت نیست | وقتی از دسترفتنت را | بدرقه میکند.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر