ناکجا در تلگرام
توییتر ناکجا را دنبال کنید!
فروشگاه کتاب ناکجا در پاریس
ملت عشق

صفحه اصلی / داستان بلـــــــند /

داستان بلـــــــند

ملت عشق

داستان بلـــــــند
ناشر: انتشارات ققنوس
تاریخ انتشار: 1394
510 صفحه

    این کتاب را بخرید

  • نسخه چاپی کتاب از ناکجا
    14,90€
  • خلاصه کتاب
  • نظرات شما

  • خلاصه کتاب

     

     

    رمان «ملت عشق» اثر «الیف شافاک»، نویسنده‌ی ترک را «ارسلان فصیحی» به فارسی برگردانده است.

    ملت عشق داستان دلدادگی و رهایی است. داستان زندگی آرام و یکنواخت زنی در غرب است که درگیر اندیشه‌های عرفانی شرق می‌شود. «اللا روبینشتاین» چهل‌ساله در بیست سال اخیر همه‌ی زندگی‌اش را با توجه به زندگی زناشویی‌اش تنظیم کرده بود. تنها دلیل و عاملی که سمت‌وسوی زندگی‌اش را تعیین می‌کرد، خانه و آسایش خانواده‌اش بود. تا اینکه بعد از بیست سال زندگی مشترک، یک روز صبح خود را از بند این زندگی آزاد کرد و تک‌وتنها به سفری رفت که پایانی نامعلوم داشت. شاید عشق تنها دلیلی بود که «اللا» را از زندگی آرام و تکراری‌اش جدا کرد و در مسیری متلاطم قرار داد. در بخشی از داستان می‌خوانیم: «استاد/ بغداد، رمضان ۶۳۹، روزی را که شمس تبریزی به زاویه‌ی فقیرانه‌مان پا گذاشت، هیچ‌گاه فراموش نخواهم کرد. آن روز بعدازظهر مهمان‌های مهمی داشتیم. قاضی‌القضات با اعوان و انصارش به کلبه‌ی درویشیمان آمده بود. به نظرم این ملاقات ناگهانی صرفا نشانه‌ی نزاکت نبود. قاضی که همه می‌دانستند اهل تصوف را دوست ندارد، می‌خواست ما را نیز مانند همه‌ی صوفی‌های منطقه از نزدیک زیر نظر بگیرد. لابد آمده بود به ما بفهماند که چشم از ما برنخواهد داشت. قاضی‌القضات آدم حریصی بود؛ صورتش درهم‌رفته، شکمش بزرگ و آویزان. انگشت‌های گرد و قلنبه‌اش پر بود از انگشتر گران‌قیمت. برای سلامتی‌اش بهتر بود این‌قدر پرخوری نکند، اما به گمانم هیچ‌کس، حتی طبیب خودش، جرات نداشت این را به او یادآوری کند.»



    نظرات شما

    برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
    - ورود
    - عضویت

    نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
    با تشکر