بگذار تجربه کنم که طرح پیکرت را فرو بریزم و با هیئتی جدید بنویسمت. ابوتراب خسروی | کتاب ویران |
آزادی
تو میگویی که ما آزادیخواهان را شکنجه میدهیم و کتاب میسوزانیم. بهتر است بیدار شوی. آیا جراحی که غدهی سرطانی را عمل میکند چنین احساسات ابلهانهای از خود نشان میدهد؟
کرسمان تایلور | ناشناس در این آدرس
(آزادی، ابلهانه، احساسات، بهتر، بیدار، جراحی، سرطانی، سوزاندن، شکنجه، عمل، غده، کتاب)
(آزادی، ابلهانه، احساسات، بهتر، بیدار، جراحی، سرطانی، سوزاندن، شکنجه، عمل، غده، کتاب)
آزاد در برابر خیر و آزاد در برابر شر، در غير اين صورت آزادى هیچ نيست.
نشد هرگز یکی بمیرد | که دیگری آزادیاش را پس بگیرد
کاری برایت نمیکند آزادی | فقط دیواری را که دورت کشیده گاهی میلرزاند
خودکشی آسان است در تهران | کافیست | سری به آزادی بزنی | میمیری
نام ندارد آزادی | هرآنچه نام داشته باشد زندان است
آزادي چشمان زني است | كه حتي پس از سنگسار هم باز میماند