با تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی
یكی ازبرجسته ترین آثار عطار است. شاید پس از منطق الطیر او باشد و به لحاظ پختگی فكر و تنوع اندیشه ها در كمال اهمیت است و ظاهرا به لحاض تاریخی آخرین منظومه عطار به شمار می آید(2).منظومه ایست مشتمل بر 7539 بیت به وزن رمل مسدس مقصور كه شیخ آن را در بیان سیر آفاق وسفرفی الخلق گفته است.پس از حمد ونعت وذكر معراج ومنقبت چهار یار وحسنین شیخ مقدمه ایترتیب می دهد مشتمل بر رد كسانی كه شعر را مذموم شورده اند ومكروه می داشته اند.دلایل شیخ در رد اقوال مخالفان شعر مبتنی است بر احادیث وروایاتی كه در مدح شعر از پیغمبر(ص) وصحابه نقل شده وقصصی كه دالست بر اینكه پیغمبر وصحابه شعر شعرا را شنیده وپسندیده واینكه بعضی از یاران پیامبر(ص) خود شعر می سروده اند و این مقدمه شباهت بسیاری دارد به آنچه عبدالقادر جرجانی (متوفی471) در آغاز كتاب معروف خود دلائل الاعجاز در دفاع از شعر وشاعری آورده .آنگاه اساس وطرح كتاب را وصف وخواننده را اندرز میدهد كه فریفته ظاهر قصه نگردد وبر باطن وسر مطلب نظر افكند وحقیقت را دریابد وبرای روشن شدن مقصود خود,كیفیت خلقت انسان را ازنطفه وماء مهین تا حالت جنین مزادن وبالیدن وبر آمدن شرح میدهد ودقایقی كه در وصف خلقت انسان به كار برده,دلالت دارد بر آنكه شیخ از عقاید حكماء طبیعی واطبا با خبر ومطلع بوده است.پس از آن كه آدمی به رشد وبلوغ می رسد وبا چشم خرد در اشیاء وحوادث جهان واختلاف احوال مردم در امور معاش ومعاد می نگرد(كه شیخ این مطلب را به تفضیل بیان كرده) قوت ادراك وتمیز ومقایسه احوال مختلف,اورا به طلب حقیقت بر می انگیزد وامور عالم را به معیار عقل می سنجد ویا به به اصطلاح شیخ خاك عالم را غربال می كند ودر نتیجه این طلب و كوشش عنایت وهاب لم یزل دستگیر وی می شود و ا ین میان پیری به سر غربال می آید كه تا آخرین مراحل سلوك دستگیر وراهنمای او بوده است,صفاتی كه شیخ از برای این پیر ذكر میكند نتیجه می دهد كه پیر به عقیده پیخ وجودیست متصف به صفات الهی وبرتر از مقام بشری(مصیبت نامه,ص 62) هم چنانكه وصیت پیر به سالك واندرزهای وی نمونه ایست ازآنچه شیخ معتقد بوده است كه سالك باید در سلوك خود رعایت كند وبه راستی بیان شرایط ارادت وطلب است در نظر او(مصیبت نامه,ص64)گفتگوی سالك وپیر بسیارجذاب ومهیج است ودل را ازجا می كند.سالك به هدایت پیر سلوك خود را آغاز می كند,این سالك فكر انسانی است ولی فكری كه ازذكرحاصل گردد زیرا به عقیده شیخ فكر دوگونه است:فكرت عقلی,فكرت قلبی.پس سالك ورونده ای كه به مراتب واطوار خلقت می گذرد فكرت قلبی است كه شیخ در این كتاب مدارج سیر وسلوك اورا در مقامات مختلف وشوون تجلی حق تعالی از عالم غیب و شهادت شرح می دهد.سالك فكرت(به تعبیر شیخ)از عالم علوی وملائكه مقربین ونخست از جبرئیل سیر خودرا آغاز میكند وقصه درد خود را بر اومی خواند و به اندیشه آنكه وی كه حامل وحی وروح پاك است شاید از كنه كارورموز معرفت باخبر باشد راهنمایی میطلبد ولی جبرئیل با بیانی سوزناك وآتشین می گوید كه او نیز در همین ورطه گرفتار است وراه به جایی نمی برد وسالك نزد پیر خود میرود وقصه خود رابازگو می كند وپیرمرتبهوامتیاز جبرئیل را باز گو میكند وآن صفتی است كه جبرئیل بدان مشخص وممتاز است و هركه بدان متحقق ومتلبس گردد می تواند جبرئیل باشد.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر