از پشت شیشهها مردم چه دورند. یه دنیای نقاشی شده. همه چیز روی پنجره حک شده. مصنوعی. بیحرکت. اگه من شیشه رو بشکنم چه اتفاقی میافته؟ آزيا سرنچ تودوروويچ | ازدواجهاى مرده |
خلاصه کتاب
مصاحبه
جملات منتخب
جنگ پایان گرفته است | تنهای من | ولی هنوز انگشت اشارهات |ماشه را رها نمیکند.
اتوبوس مدرسه | ایستگاهی خالی | خواب مانده است کودکیاَم
هیچ جادهای بیانتهاتر از نرفتن نیست.
هر شب | دنیا را دیدهام که چگونه پس از عشقبازیاش | مثل مردی سیگار میکشد | و به دخترانی که فردا دوباره فریبش را خواهند خورد، پشت میکند.
امروز اولين روز جنگ است | تقويم كوچكی از جيب بيرون آوردهام: ضربدری میکشم بر همهی تولدهايم.
برای ارسال نظر ثبت نام کنید یا اگر عضو هستید وارد شوید :
- ورود
- عضویت
نظر شما بعد از تایید مدیریت وبسایت منتشر خواهد شد.
با تشکر