بگذار تجربه کنم که طرح پیکرت را فرو بریزم و با هیئتی جدید بنویسمت. ابوتراب خسروی | کتاب ویران |
کسی
اگه کسى توى خیابون صدات زد سرت رو برنگردون... ممکنه هزار نفر دیگه هم اسمشون شبیه اسم تو باشه.
(اسم، خیابان، خیابون، دیگر، دیگه، سر، شبیه، صدا، ممکن، نفر، هزار، کسی)
اتفاقاً من شنيدهم که تنبلی يکی از مواهبیيه که هرکسی قدرشو نمیدونه.
این منجی هر کسی بود آنها او را میپرستیدند. خدا کند که او رهبری شایسته باشد و نه فرشتهی مرگ.
کسی که شکاری را اندازد، از همه جای آن با رغبت خورد، مگر آنجا که جای زخم پیکان است. کسی رغبت کند شکاری را بخورد که همه جای آن، از ضرب و جرح، چرک و خونابه ست؟
(جرح، خونابه، رغبت، زخم، شکار، ضرب، پیکان، چرک، کسی)
وقتی کسی نیس که تو رو به یاد بیاره، تو دیگه اون کسی نیستی که بودی.
بعضی وقتها آدم دلش میخواد یکی رو پیدا کنه و هرچی تا حالا ته دلش حبس کرده، آزاد کنه و سبک بشه. ولی نمیشه چون نمیتونه به کسی اعتماد کنه. نه حتی بعضی اوقات به خودش توی آینه.
چه کسی میداند هر یک از ما مجذوب کدام ردپاییم و رهسپار کجا؟
هرگز نخواستم ادای باران را درآورم | و بیخودی گونههای کسی را خیس کنم
سالها که از مرگ کسی بگذرد دیگر هیچکس گریه نمیکند و طوری از گذشته صحبت میکنند انگار در سفر است، انگار که در شهر ناشناسی است که امکان ارتباط با آنجا نیست. در واقع اندوه دُمش را میگذارد روی کولش و میرود.
مردم آنقدر گرفتار شدهاند که فقط میخواهند سرگرم باشند. کسی نمیخواهد کاری بخواند که یک مقداری او را به فکر وادارد. اما نیاز بشر به داستان شنیدن هیچوقت از بین نمیرود (نقل قول از جمال میرصادقی)
(بشر، جمال میرصادقی، داستان، سرگرم، فقط، فکر، مردم، مقدار، نیاز، کار، کسی، گرفتار)
وقتی میبینم دیگر کسی انتظار مرا نمیکشد، وقتی نیاز کسی را به خودم، نه به همسر بودنم، نه به مادر بودنم، نمیبینم، یکهو انگار در برابر چشمهای گشاد خودم و دیگران گم میشوم. درست مثل روزهای کودکی که هر بعداز ظهر، میان کاههای زیرشیروانی انبار گم میشدم و هیچ کس، هیچ کس، دنبالم نمیگشت.
(انتظار، برابر، خود، درست، دیگران، روز، شیروانی، مادر، نیاز، همسر، هیچکس، چشم، کاه، کسی، کم، کودکی، گشاد، گم)
تو روی نیمکتی نشستهای این سر دنیا که تمام آنچه میخواهی کسیست که آن سر دنیا روی نیمکتی نشسته است که تمام آنچه میخواهد تویی، نیمکتهای دنیا را بد چیدهاند...
اینجا هر کسی ثروتمندتر باشد یا پسرش در جنگ مرده باشد کوچه را به نامش میکنند. آنجا چی؟