![]() | من هم كه از كونياك متنفرم... بوى گند ادبیات مدرن رو مىده. هارولد پینتر | خیانت | ![]() |

همزیستی واژهها، گاه در غایتِ مسالمت و گاه با خشونتی بیامان... جمله خود سخن میگوید، آزاد و رها، ثبت میشود بر جریدهی عالم دوامِ آن...
خواب میبینم. هر که را دوست میدارم میمیرد. پس، با خودم و دنیا لج میکنم و همه را بیخودی و الکی دوست میدارم.
من دنبال جهانی شدن نیستم، همین جوریاش هم نوشتن این نمایشنامهی لعنتی تمام وقتم رو گرفته!...
او را "نیلوفر" نامیده بود و خود را بوتهای پنداشته بود از خار یا گندم . چه بسیار دیده بود "نیلوفر"هایی را که به ساقهای پیچ خورده و آن را "عاشقانه" در آغوش همهی خود گرفته بودند...
زن فقط میتواند در صورتی دوست یک مرد شود که پیش از آن رفیقش و سپس معشوقش شده باشد.
واقعیت حقیقی همیشه غیر واقعیست.
هیچ ندانستن یهتر از خیلی چیزها را نصفه و نیمه دانستن است.
من نویسندهای فقید هستم، اما نه به معنای آدمی که چیزی نوشته و حالا مرده، بلکه به معنای آدمی که مرده و حالا دارد مینویسد.
ويرانه حقيقت را آشکار مىکند چون چيزى است که بر جا مىماند ؛ ويرانه استمرار تاريخ است.
انسان خوشبخت تنها به این دلیل احساس خوبی دارد که انسان سیهبخت بار سنگین و کمرشکنش را در سکوت به دوش میکشد. بدون این سکوت، این خوشبختی امکانپذیر نیست.